دوشنبه، دی ۰۲، ۱۳۸۷

برنامه رصدي زمستان و برنامه هاي احتمالي سال جهاني نجوم

برنامه هاي پاييز رصدي همگي در تاريخ تعيين شده بدون هيچ مشكلي برگزار شدند. برنامه هاي زمستان به اين شرح خواهند يود.
شب اول : پنجشنبه 12 دي ماه (به دليل هماهنگي با برنامه رصدي كشوري به مناسيت آغاز سال جهاني نجوم، برنامه پنجشنبه برگزار مي شود).
شب دوم : جمعه 11 بهمن ماه.
شب سوم : جمعه 16 اسفند ماه.

زمان برنامه ها از هنگام غروب آفتاب تا 2 ساعت است. محل نيز مثل هميشه انتهاي پارك جنگلي اروميه، جنب آخرين سوله است.

برنامه 12 دي ماه به مناسبت آغاز سال جهاني نجوم به صورت ويژه برگزار خواهد شد. دوستاني كه مايل به همكاري هستند يا ايده هاي جديدي دارند من را بي نصيب نگذارند.

4 كارگاه براي سال جهاني همراه با هادي طباطبايي پيش بيني كرده ايم. ساعت هاي آفتابي، عكاسي نجومي، پروژه هاي نجومي و رصد كه در هر فصل يكي از آنها برگزار مي شود. اولين برنامه 9-8 اسفند با عنوان كارگاه ساعتهاي آفتابي برگزار مي شود.
به تناسب، همايشها و نمايشگاههايي نيز برنامه ريزي و برگزار خواهم كرد.
از امكانات و پيشنهاداتتان بي نصيبم نگذاريد.

روشهاي تعيين حد قدري بصري

مقدمه و پيش زمينه
تعريف حد قدري بصري، تاريكترين قدري است كه بوسيله چشم غير مسلح در سمت الراس قابل مشاهده است. اين پارامتر تحت تاثير شفافيت يا تميزي اتمسفر است. مقدار آلودگي نوريي كه بر ديد رصدگر موثراست نيز بر روي آن تاثير دارد. حد قدري بصري اغلب به عنوان شاخصي براي تعيين شفافيت اتمسفر و كيفيت عمومي محل رصد به كار مي رود. به عنوان مثال رصدگران شهاب هميشه حدقدري آسمان را در طول رصد ثبت مي كنند تا مقايسه رصدهاي رصدگران گوناگون از محلهاي رصدي متفاوت آسانتر شود.

ادامه متن را از اینجا دانلود كنيد.

چهارشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۸۷

طرز ساخت دكلانشور و كابل اتصال به كامپيوتر براي دوربينهاي كانن ديجيتال ربل (EOS 300D, 350D, 400D, 450D, 500D, 550D, 600D, 60D)

بدون دكلانشورهرگز نمي توان عكاسي نجومي كرد. حتي در بسياري از موارد ديگر عكاسي نيز استفاده از دكلانشور ضروري است.
با توجه به همه گير شدن دوربينهاي ديجيتال، منجم ها نيز از اين دوربينها براي عكاسي استفاده مي كنند. دكلانشور اين دوربينها كمي گران قيمت بوده ولي مي توان با ساخت دكلانشور در اين هزينه صرفه جويي كرد. البته كسي كه حداقل حدود يك ميليون تومان هزينه خريد دوربين و تجهيزات كرده، براي خريد دكلانشور نبايد مشكلي داشته باشد، ولي وقتي خودمان مي توانيم بسازيم، چرا بخريم؟
براي كنترل دوربين از طريق كامپيوتر نيز مي توان از كابلي استفاده كرد كه در متن مي توانيد روش ساخت آنرا ببينيد.
متن زير نوشته مايكل كاوينگتون از عكاسان و نويسندگان عكاسي نجومي قديمي و شناخته شده است كه ترجمه شده. متن به دليل زياد شدن دزدي ها و كپي - پيست هاي اينترنتي به شكل PDF غير قابل پرينت منتشر شده.
از اینجا دانلود كنيد.

شنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۷

دهكده آسماني آريزونا

بعد از دو ماه غيبت صغري، برگشتم. شايد به شكلي متفاوت. يعني سعي مي كنم به شكلي متفاوت. با معرفي دهكده آسماني آريزونا شروع مي كنم.



"دهكده آسماني آريزونا" (Arizona Sky Village)در دامنه كوههاي "چريكاهوا" (Chiricahua)، در ورودي تنگه "غار كريك" (Creek Cave Canyon) در منطقه زيباي "پورتال" (Poral)، از ايالت آريزونا قرار دارد. در اينجا يكي از انجمنهاي بي مانند در ايالات متحده را خواهيد يافت.
با اختصاص اين انجمن به قدرداني و حفاظت از طبيعت اطراف آن، دهكده آسماني آريزونا به افراد مقيمش امكان كشف شگفتي هاي طبيعي همراه با راحتي زندگي در خانه را عرضه مي كند. فرار به جايي كه نور شهرها، ترافيك و سروصداي مزاحم وجود ندارد. رفتن و تجربه كردن آرامش بيايان همراه با چشم انداز نفس گير تنگه و زيبايي بي انتهاي غرب قديم.
محل "دهكده آسماني آريزونا" در زير يكي از تاريكترين آسمانهاي آمريكاي شمالي قرار دارد. ستاره شناسان طلوع كهكشان را چنان مي بينند كه به نظر طوفاني در آنسوي آسمان به پا شده و كيهان را در اين آسمان تاريك بكر دوباره كشف مي كنند.
قرار گرفتن در دهانه تنگه "غار كريك" چنان تنوع و فراواني گونه هاي مختلف پرندگان را ايجاد كرده كه آنرا يكي از برجسته ترين مكانهاي پرنده بيني آمريكاي شمالي كرده و حيرت پرنده بينان را برانگيخته. مجاورت آن با جنگل ملي كرونادو (Coronado)، هايكرها، دوچرخه سوارها، علاقمندان تاريخ و طبيعت يكي از گوهرهاي واقعي ملي ايالات متحده را كشف مي كنند.
سياحت جنگل جايي كه ديواره هاي رنگارنگ و با شكوه تنگه جاي خود را به زمين سنگي پوشيده با درختن چنار و سرو و كاج و گردو مي دهد. گوش كنيد، صدايي غير از آواز پرندگان نخواهيد شنيد.




توضيح عكس : نه، اين آلودگي نوري نيست. اين عكس زيباي خانه جك و آليس نيوتن است كه در مقابل نور دايرة البروجي و راه شيري زمستاني قرار گرفته. نور دايرة البروجي حاصل انعكاس و شكست نور خورشيد توسط ذرات معلق در صفحه منظومه شمسي است.
اين طور كه به نظر مي آيد اينجا محل اطراق زمستاني جك و آليس نيوتن است. تابستانها را آنها در ديگر رصدخانه شان( به معناي واقعي رصد خانه، چون هم آنجا خانه شان است و هم رصد مي كنند. هركس هم بخواهد مي تواند به آنها بپيوندد) به سر مي برند.
منابع:
اخطار : هرگونه كپي از اين نوشته و ديگر نوشته هاي اين بلاگ بدون اجازه صاحب وبلاگ ممنوع است.

چهارشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۷

به گِل نشستن در 60 روز

شايد نزديك به 30 سال است كه احداث ميانگذر درياچه اروميه مهمترين خواسته ارموي هاست. از طريق اين را فاصله زماني اروميه تا تبريز از 4 به 2 ساعت تقليل مي يابد. بعد از پلهاي عجيب و غريبي كه سپاهي ها بر روي درياچه زدند و چند روز بيشتر دوام نياورد، احداث پل به مناقصه بين النللي گذاشته شد( طبق شنيده هاي من البته). طرحهاي خارجي ها همه رد شد و پل به شركت صدرا سپرده شد. ناگفته نماند كه امكان ساخت پل كه دو ساحل اصلي درياچه را به هم وصل كند با تكنولوژي ايراني حداقل وجود نداشته و به همين دليل كمترين فاصله بين دو ساحل شن ريزي شده. در اين فاصله 14 كيلومتري توسط شن و سنگ ريزه جاده اي به عرض حدود 10 متر احداث شده كه فقط 1300 متر براي ارتباط بيم دو بخش شمالي و جنوبي درياچه باز گذاشته شده و شركت صدرا بر روي اين 1300 متر مشغول ساخت پل است. در آخرين ديدار احمدي نژاد ( مرداد 85 ) وعده ساخت پل براي سفرهاي نوروزي 86 داده شد مه الا كه در شهريور 87 هستيم هنوز خبري از پل نيست.



ارتباط بين دو سر جاده در اين 1300 متر توسط يدك كشهاي بزرگي كه حدود 20 تا 40 اتومبيل ظرفيت دارند ( هر كدام بنا به اندازه شان ) انجام مي شد. ملت ساعتها صف مي استادند كه با ماشينشان سوار يدك كش شوند و در سوي ديگر پياده شوند.
چند روزي است كه اين يدك كشها هم به گل نشسته اند و اين جاده ارتباطي آبي خاكي بي مصرف مانده. بحث اين كه چه كسي مي تواند در جلوگيري از خشك شدن درياچه اروميه موثر باشد خيلي مهم است.
از هركدام از اهالي اين منطقه كه بپرسيد مي گويد دولت بايد فلا مي كرده و بيسار نمي كرده. بايد فلان كند و بيسار نكند. هيچ كس از خودش نپرسيده خود من چه كار مي توانم بكنم!
اگر بخواهيم مدل غربي را در نظر بگيريم و بر اساس آن كمي پيش برويم تا بعد بتوانيم مدل ايراني را تعريف كنيم بايد انجمن هاي غير دولتي فعال شوند. مردم را از عواقب و پيامدهاي اين اتفاق مرگبار آگاه سازند. آنها را براي اعتراض و تحت فشار گذاشتم حكام محلي و كشوري سازماندهي كند. اصولن آزادي يعني همين كه مردم بتوانند حكام را به مسير مورد نظرشان هدايت كنند. ولي همه ميدانيم كه امكان ندارد اين كارها. تا بجنبي انگ ضد نظام بودن مي خوري و در اروميه هم كه به واقع شهري تا خرخره امنيتي است نابود مي شوي.
راستي، ديشب مستند يوز ايراني را ديديد؟ چطور مردم با چوب و سنگ به جان 2 توله يوز 5 ماه افتادند و كشتندشان؟ فرهنگ و درك ما در همين اندازه است. هرچقدر هم رسانه هايمان در بوق و كرنا كنند كه فرهنگمان بالاست و ملت ايران فهيم است، فايده ندارد.


به گل نشستگان را ببينيد:









قايق هاي كوچك نفرات را در دو سوي جاده جابه جا مي كنند:

یکشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۷

برنامه شبهاي رصدي پاييز

شب اول : جمعه 19 مهرماه
شب دوم : جمعه 17 آبان ماه
شب سوم : جمعه 15 آذر ماه

برنامه بعد از غروب آفتاب (همزمان با اذان مغرب) آغاز مي شود و تا 2 ساعت بعد از اذان امتداد دارد. محل برگزاري هم انتهاي پارك جنگلي در كنار آخرين سوله است.

همراه تعدادي از دوستان گروه نجوم آسمان شب اروميه را راه اندازي كرديم و اين برنامه ها تحت نام اين گروه برگزار خواهد شد.
براي اينكه در جريان اين برنامه ها و بقيه برنامه هاي احتمالي قرار بگيريد مي توانيد در بخش نظرات ايميلتان را بنويسيد يا برايم ايميل بزنيد تا از چند و چون ماجرا با خبرتان كنم.

گزارش برنامه هاي رصدي تابستان

از ابتداي تابستان 87 تصميم گرفتم ماهيانه يك شب رصدي براي علاقمند كردن عموم به نجوم و بالا بردن سطح دانسته هاي رصدي دانش آموزان نجوم اروميه برگزار كنم. اين برنامه ها به شرح زير برگزار شدند.
شب اول : پنجشنبه 20 تير ماه
شب دوم : پنجشنبه 17 مرداد ماه
شب سوم : پنجشنبه 14 شهريور ماه

برنامه ها در محل پارك جنگلي اروميه و پس از غروب آتاب برگزار شدند.
اولين شب رصدي همراه با نمايشگاه بسيار شلوغي در پارك جنگلي بود. هرچند دسترسي بعضي از علاقمندان به خاطر ترافيك سنگين ميسر نشد ولي برنامه با توجه به حضور افرادي كه براي بازديد از نمايشگاه در محل بودند خوب اجرا شد.
شب دوم رصدي هم با حضور گرم علاقمندان خوب برگزار شد. در شبهاي اول و دوم رصدي خانم احمدزاده نيز با تلسكوپ 80 ميليمتر شكستي خود مرا همراهي كرد.
شب سوم رصدي بعضي ديگر از دوستان، آقايان محمد ولي زاده (8 اينچ بازتابي)و فرج زاده (80 ميليمتر شكستي)نيز تلسكوپهاي خود را همراه تلسكوپ من كردند و برنامه با استقبال بيشتري برگزار شد.

در اين برنامه ها ماه و زحل و مشتري رصد شدند( زحل در برنامه اول فقط). به شكل بسيار گذرايي هم صورتهاي فلكي تابستان رصد شد.

همچنين در تاريخ 11 مرداد ماه در محل پارك اللر باغي كسوف را رصد كرديم.
از پيشنهادات و انتقادات تمام علاقمندان خوشحال خواهم شد.

شنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۷




You know I can't smile without you
I can't smile without you
I can't laugh and I can't sing
I'm finding it hard to do anything
You see I feel sad when you're sad
I feel glad when you're glad
If you only knew what I'm going through
I just can't smile without you

You came along just like a song
And brightened my day
Who would have believed that you were part of a dream
Now it all seems light years away

And now you know I can't smile without you
I can't smile without you
I can't laugh and I can't sing
I'm finding it hard to do anything
You see I feel sad when you're sad
I feel glad when you're glad
If you only knew what I'm going through
I just can't smile

Now some people say happiness takes so very long to find
Well, I'm finding it hard leaving your love behind me

And you see I can't smile without you
I can't smile without you
I can't laugh and I can't sing
I'm finding it hard to do anything
You see I feel glad when you're glad
I feel sad when you're sad
If you only knew what I'm going through
I just can't smile without you

یکشنبه، مرداد ۱۳، ۱۳۸۷

ئي ريپابليك

ئي ريپابليك نام يك بازي آنلاين است كه مدتي است با آن آشنا شده ام. تقريبن در طول روز به هيچ سايت ديگري مراجعه نمي كنم. مي توان آنرا يك بازي استراتژيك دانست. با ورود به دنياي مجازي آن شهروند يكي از كشورهاي آن مي شويد و به دنبال كار مي گرديد تا بتوانيد شكمتان را سير كنيد.
مي توانيد فعاليتهاي سياسي داشته باشيد و به يكي از احزاب موجود در كشورتان بپيونديد و مدارج سياسي را طي كنيد. همچنين مي توانيد با ورود به فعاليتهاي اقتصادي يا نظامي در اين بخشها نيز ترقي كنيد. با دستمزدتان مي توانيد براي خودتان غذا يا اسلحه يا هديه براي دادن به ديگران يا بليط براي سفر در ئي ريپابليك بخريد. يا حتي براي خودتان خانه بخريد. فعاليتهاي سياسي در اينجا خيلي جدي و داغ است. احزاب براي پيروزي در انتخابات به شدت با هم رقابت مي كنند. ابتداي هر ماه ميلادي انتخابات براي رياست جمهوري برگزار مي شود. حدود 1 هفته بعد انتخابات رياست حزبها برگزار مي شود و حدود 2 هفته هم بعد از آن انتخابات شهرداري ها.
فضاي اقتصادي هم بسيار پر رقابت و زنده است. شركتها بايد كارگر استخدام كنند، حقوق بدهند و محصولاتشان را به قيمتهاي رقابتي بفروشند تا بتوانند ادامه حيات دهند و ورشكست نشوند.
يكي از جذابيتهاي بالاي بازي درگيري هاي نظامي بين كشورهاست. به طور مثال ماه گذشته كشور سوئد به كشور آلمان اعلان جنگ كرد. پس از حدود 2 هفته درگيري نظامي كل كشور آلمان توسط سوئد تسخير شد و آلمان از نقشه ئي ريپابليك حذف شد. تركيه هم يونان را تسخير كرد و از يونان جز يك ايالت چيزي باقي نماند. البته يوناني ها هم در انتخابات رياست جمهوري چند روز پيش با ائتلاف با اسرائيلي ها ( اسرائيل چند ماه پيش توسط تركيه تسخير شد) توانستند حكومت در تركيه را به دست بگيرند.

نما هايي از بازي:




نماهايي از نقشه ئي ريپابليك :

براي ورود به بازي بايد از طرف يكي از اعضا دعوت شويد. خوشحال مي شوم دعوتتان كنم. به من ايميل ( sel3ulba@yahoo.com ) بزنيد.

پنجشنبه، خرداد ۰۹، ۱۳۸۷

شات - 2

شماره دوم ماهنامه عكاسي ديجيتال شات منتشر شد. خيلي آموزنده و زيبا. علاقمندان عكاسي اگر نبينند ضرر كرده اند.



چهارشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۷

روز جهاني نجوم

جمعه 20 اردي بهشت قرار بود در پارك اللر باغي اروميه مراسمي براي گرامي داشت روز جهاني نجوم و آشنا كردن عموم با نجوم برگزار كنيم. 10 اردي بهشت هادي طباطبايي رفت شهرداري و به آقاي حاجيلو هرست نيازمندي هاي برگزاري مراسم رو داد. متاسانه 17 اردي بهشت هميديم كه چيزي از شهرداري برامون تهيه نشده كه مهمترينش برپايي داربست براي محافظت در برابر باران بود. خلاصه همراه بقيه منجمين جوان اروميه ساعت 5 در پارك جمع شديم تا با داشته هاي خودمون به ميان مردم برويم. باران شروع شد و تمام بساطمان را به هم زد.















همايش سراسري نجوم مراكز سمپاد كشور !

حقش بود كه زودتر از اين برنامه بنويسم ولي مشغله هاي روز نجوم و حواشي و البته كارهاي مغازه نمي گذاشت!









اين بروشور همايش بود(البته به تدريج در طول برنامه غلطهايش مشخص ميشد و تصحيح مي شد مثلن مقاله شماره 1 نام خانوادگي درست كلخوران است و شماره 7 فرزانگان اردبيل صحيح است). متاسفانه برنامه كشوريِ كشوري هم نبود. با هيت اجرايي كه مطرح كردم، گفتند به تمام مراكز دعوتنامه فرستاده شده ولي از مراكز ديگر شركت نكرده اند، به چه دليل، خدا داند. به ذهنم رسيد كه همايش سراسري رصدخانه هاي جهان را برگزار كنيم. مطمئنم توانش را داريم! البته 2 تا مقاله هم از خارج از سمپاد شركت داشت ( دبيرستان انديشه برنا ) كه فكر مي كنم پارتي بازي آقاي طباطبايي براي برادرش بود(پس نوشت: هادي گفت كه اين جريان به اون ربطي نداشته و مبين بهش گفته كه از انديشه برنا مقاله داده اند و در جريان نبوده، حتي از از دبيرستان اسرا هم مقاله داده بودند كه دير رسيده بوده)!



مقالات سطح پاييني داشتند. به غير از اسطرلاب كه تا حدودي قابل توجه بود بقيه اكثرن كپي محض بودند. البته اين نظر شخصي منه كه به هر دليلي به عنوان داور انتخاب شده بودم. اكثر متن ها غلطهاي علمي زيادي داشت. از اشتباه بودن تعريف پارسك تا دلايل باردار بودن لكه هاي خورشيد. لازم بود كه اين موارد به ارائه كنندگان تذكر داده بشه ولي برنامه چنان به سرعت بايد پيش مي رفت كه امكان پذير نشد. در اواخر برنامه هم يكي از مسئولين برگزاري برنامه مطرح كرد كه همه 12 مقاله برگزيده عنوان بشوند و از بينشان 3 برنده ويژه در نظر گرفته بشود! اول اسطرلاب شد، دوم پرتوهاي كيهاني و سوم تعيين جرم مشتري. بقيه را هم در بخشهاي مختلف جا كرديم و به خوشي و ميمنت برنامه به پايان رسيد. چند تايي عكس گرفتم كه به دليل كم بودن نور سالن و ضعيف بودن فلاش دوربي من خيلي خوب نشده اد. محض خالي نبودن عرضه اينجا مي گذارم.

هيئت داوران!



هادي طباطبايي درحال لابي كردن با بندگان خدا(پس نوشت: منظور لابي بد نيست، منظور متوجه كردن مسئولين و مجري برنامه به ترتيب و گروه بندي برگزيدگان است كه در آخربازهم اسم يكي از منتخبها اعلام نشد و مادرشون كم مونده بود كه ...):

كنسرت سمپادي:

برگزيدگان:

اين هم پتويي كه بنده به خاطر داوري، به همراه تنديسي (!) به عنوان تشكر، از نمايندگي سمپاد آذربايجان غربي هديه گرفتم !

Mystic River

فيلم توپي بود. حالي بردم. اصلن كارهاي كلينت ايستوود حال ميده كلن! مخصوصن كه شان پن هم بازي كرده باشه كه ديگه ...!

The Black Dahlia


يلم خوبي به نظر مي رسه! من با زير نويس بدي ديدمش! بايد چند بار مرور كنم تا بفهمم چه خبر بود. فيلم جنايي پليس كه در حال و هواي اواخر دهه 40 ميلادي در لوش آنجلس ميگذره. كار جالب توجهي از برايان دي پالما.

Scoop

كار متوسطي (از نظر من البته) از وودي آلن. بازي خودش فوق العاده بود و البته بازي اسكارلت جانسون.

Doomsday

بَدَك نبود. محض خالي نبودن عريضه ببينيدش!

My Boy Jack



به خاطر بازي دانيل رادكليف جذب فيلم شدم. جالب بود. اگر كار ديگه اي نداريد ببينيد فيلم رو وگرنه احساس مي كنيد وقتتون رو تلف كرده ايد!

Teeth


لوس بود كمي. جز بازي خوب جس ويكسلر چيزي نداشت به نظر من!

National Treasure: Book of Secrets

فيلم باحاليه، از ديدنش آدم لذت ميبره و حال ميكنه كه چطور آمريكايي ها از تاريخ كوتاهشون استفاده مي كنند و دنيايي از شگتي و هيجان مي آفرينند. حتمن ببينيد!

یکشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۷

اسفند 1377

در امتداد اسكن كردم عكسهايم، امروز نگاتيوي را پيدا كردم كه اشكمو در آورد. خاطره اي از يكي از رصدهايم همراه دوستان و معلم هايم در قصر بهرام. آخريم ماه سال 1377، هفته اي مانده به پايان سال. يكي از چيزهايي كه هميشه اندوهناكم مي كنم دور شدن از حال و هواي اون روزهاست. از انرژي و خواستني كه در وجودم بود. البته نسبت به الان. نمي خوام اينو بگم، ولي نمي تونم جلوي خودمو بگيرم. زندگي جاري در شهرستانها دنيا دنيا با تهران متفاوته!


اين عكس خيلي خاطره انگيزه. از چپ، خودم ( علي آزادگان )، ماريا بطحايي ، بابك امين تفرشي ، پژمان نوروزي ، 2نفر بعدي هم خاطرم نيست كيستند! محل عكس يكي از اتاقهاي بام سردر جنوبي قصر بهرام است. دوست داشتم موهايم بلند بود. حدود 1 ماه بعد از اين عكس 29 فرورديم 1378 در رصدخانه طي يك اقدام ناجوانمردانه و شايد از پيش برنامه ريزي شده حنيفا تيموريان با همدستي پژمان موهامو از ته وقتي بسته بودمشون شوخي وخي قيچي كرد! )))))-:

خوابهاي طلايي بعد از يك شب رصد. بهرنگ امين تفرشي.

خواب طلايي بعد از يك شب رصدي. جلوتر از همه، ماريا بطحايي (در خواب طلايي)، بقيه صورتها از راست، حميدرضا گياهي يزدي ، اسم اين خانم رو متاسفانه فراموشش كردم(پس نوشت : صنم عماري)، البته به شدت مي شناسمشون ولي الان اصلن يادم نمياد، محسن ايرجي ، بهرنگ امين تفرشي ، مهدي عسكري ، بابك اخوان.

همه اين سفرهاي چندين سال با ميني بوس مسعود انجام شده. چه ميني بوس خوبي بود.