چهارشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۷

به گِل نشستن در 60 روز

شايد نزديك به 30 سال است كه احداث ميانگذر درياچه اروميه مهمترين خواسته ارموي هاست. از طريق اين را فاصله زماني اروميه تا تبريز از 4 به 2 ساعت تقليل مي يابد. بعد از پلهاي عجيب و غريبي كه سپاهي ها بر روي درياچه زدند و چند روز بيشتر دوام نياورد، احداث پل به مناقصه بين النللي گذاشته شد( طبق شنيده هاي من البته). طرحهاي خارجي ها همه رد شد و پل به شركت صدرا سپرده شد. ناگفته نماند كه امكان ساخت پل كه دو ساحل اصلي درياچه را به هم وصل كند با تكنولوژي ايراني حداقل وجود نداشته و به همين دليل كمترين فاصله بين دو ساحل شن ريزي شده. در اين فاصله 14 كيلومتري توسط شن و سنگ ريزه جاده اي به عرض حدود 10 متر احداث شده كه فقط 1300 متر براي ارتباط بيم دو بخش شمالي و جنوبي درياچه باز گذاشته شده و شركت صدرا بر روي اين 1300 متر مشغول ساخت پل است. در آخرين ديدار احمدي نژاد ( مرداد 85 ) وعده ساخت پل براي سفرهاي نوروزي 86 داده شد مه الا كه در شهريور 87 هستيم هنوز خبري از پل نيست.



ارتباط بين دو سر جاده در اين 1300 متر توسط يدك كشهاي بزرگي كه حدود 20 تا 40 اتومبيل ظرفيت دارند ( هر كدام بنا به اندازه شان ) انجام مي شد. ملت ساعتها صف مي استادند كه با ماشينشان سوار يدك كش شوند و در سوي ديگر پياده شوند.
چند روزي است كه اين يدك كشها هم به گل نشسته اند و اين جاده ارتباطي آبي خاكي بي مصرف مانده. بحث اين كه چه كسي مي تواند در جلوگيري از خشك شدن درياچه اروميه موثر باشد خيلي مهم است.
از هركدام از اهالي اين منطقه كه بپرسيد مي گويد دولت بايد فلا مي كرده و بيسار نمي كرده. بايد فلان كند و بيسار نكند. هيچ كس از خودش نپرسيده خود من چه كار مي توانم بكنم!
اگر بخواهيم مدل غربي را در نظر بگيريم و بر اساس آن كمي پيش برويم تا بعد بتوانيم مدل ايراني را تعريف كنيم بايد انجمن هاي غير دولتي فعال شوند. مردم را از عواقب و پيامدهاي اين اتفاق مرگبار آگاه سازند. آنها را براي اعتراض و تحت فشار گذاشتم حكام محلي و كشوري سازماندهي كند. اصولن آزادي يعني همين كه مردم بتوانند حكام را به مسير مورد نظرشان هدايت كنند. ولي همه ميدانيم كه امكان ندارد اين كارها. تا بجنبي انگ ضد نظام بودن مي خوري و در اروميه هم كه به واقع شهري تا خرخره امنيتي است نابود مي شوي.
راستي، ديشب مستند يوز ايراني را ديديد؟ چطور مردم با چوب و سنگ به جان 2 توله يوز 5 ماه افتادند و كشتندشان؟ فرهنگ و درك ما در همين اندازه است. هرچقدر هم رسانه هايمان در بوق و كرنا كنند كه فرهنگمان بالاست و ملت ايران فهيم است، فايده ندارد.


به گل نشستگان را ببينيد:









قايق هاي كوچك نفرات را در دو سوي جاده جابه جا مي كنند:

یکشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۷

برنامه شبهاي رصدي پاييز

شب اول : جمعه 19 مهرماه
شب دوم : جمعه 17 آبان ماه
شب سوم : جمعه 15 آذر ماه

برنامه بعد از غروب آفتاب (همزمان با اذان مغرب) آغاز مي شود و تا 2 ساعت بعد از اذان امتداد دارد. محل برگزاري هم انتهاي پارك جنگلي در كنار آخرين سوله است.

همراه تعدادي از دوستان گروه نجوم آسمان شب اروميه را راه اندازي كرديم و اين برنامه ها تحت نام اين گروه برگزار خواهد شد.
براي اينكه در جريان اين برنامه ها و بقيه برنامه هاي احتمالي قرار بگيريد مي توانيد در بخش نظرات ايميلتان را بنويسيد يا برايم ايميل بزنيد تا از چند و چون ماجرا با خبرتان كنم.

گزارش برنامه هاي رصدي تابستان

از ابتداي تابستان 87 تصميم گرفتم ماهيانه يك شب رصدي براي علاقمند كردن عموم به نجوم و بالا بردن سطح دانسته هاي رصدي دانش آموزان نجوم اروميه برگزار كنم. اين برنامه ها به شرح زير برگزار شدند.
شب اول : پنجشنبه 20 تير ماه
شب دوم : پنجشنبه 17 مرداد ماه
شب سوم : پنجشنبه 14 شهريور ماه

برنامه ها در محل پارك جنگلي اروميه و پس از غروب آتاب برگزار شدند.
اولين شب رصدي همراه با نمايشگاه بسيار شلوغي در پارك جنگلي بود. هرچند دسترسي بعضي از علاقمندان به خاطر ترافيك سنگين ميسر نشد ولي برنامه با توجه به حضور افرادي كه براي بازديد از نمايشگاه در محل بودند خوب اجرا شد.
شب دوم رصدي هم با حضور گرم علاقمندان خوب برگزار شد. در شبهاي اول و دوم رصدي خانم احمدزاده نيز با تلسكوپ 80 ميليمتر شكستي خود مرا همراهي كرد.
شب سوم رصدي بعضي ديگر از دوستان، آقايان محمد ولي زاده (8 اينچ بازتابي)و فرج زاده (80 ميليمتر شكستي)نيز تلسكوپهاي خود را همراه تلسكوپ من كردند و برنامه با استقبال بيشتري برگزار شد.

در اين برنامه ها ماه و زحل و مشتري رصد شدند( زحل در برنامه اول فقط). به شكل بسيار گذرايي هم صورتهاي فلكي تابستان رصد شد.

همچنين در تاريخ 11 مرداد ماه در محل پارك اللر باغي كسوف را رصد كرديم.
از پيشنهادات و انتقادات تمام علاقمندان خوشحال خواهم شد.