‏نمایش پست‌ها با برچسب نجوم - متفرقه. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب نجوم - متفرقه. نمایش همه پست‌ها

شنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۷

دهكده آسماني آريزونا

بعد از دو ماه غيبت صغري، برگشتم. شايد به شكلي متفاوت. يعني سعي مي كنم به شكلي متفاوت. با معرفي دهكده آسماني آريزونا شروع مي كنم.



"دهكده آسماني آريزونا" (Arizona Sky Village)در دامنه كوههاي "چريكاهوا" (Chiricahua)، در ورودي تنگه "غار كريك" (Creek Cave Canyon) در منطقه زيباي "پورتال" (Poral)، از ايالت آريزونا قرار دارد. در اينجا يكي از انجمنهاي بي مانند در ايالات متحده را خواهيد يافت.
با اختصاص اين انجمن به قدرداني و حفاظت از طبيعت اطراف آن، دهكده آسماني آريزونا به افراد مقيمش امكان كشف شگفتي هاي طبيعي همراه با راحتي زندگي در خانه را عرضه مي كند. فرار به جايي كه نور شهرها، ترافيك و سروصداي مزاحم وجود ندارد. رفتن و تجربه كردن آرامش بيايان همراه با چشم انداز نفس گير تنگه و زيبايي بي انتهاي غرب قديم.
محل "دهكده آسماني آريزونا" در زير يكي از تاريكترين آسمانهاي آمريكاي شمالي قرار دارد. ستاره شناسان طلوع كهكشان را چنان مي بينند كه به نظر طوفاني در آنسوي آسمان به پا شده و كيهان را در اين آسمان تاريك بكر دوباره كشف مي كنند.
قرار گرفتن در دهانه تنگه "غار كريك" چنان تنوع و فراواني گونه هاي مختلف پرندگان را ايجاد كرده كه آنرا يكي از برجسته ترين مكانهاي پرنده بيني آمريكاي شمالي كرده و حيرت پرنده بينان را برانگيخته. مجاورت آن با جنگل ملي كرونادو (Coronado)، هايكرها، دوچرخه سوارها، علاقمندان تاريخ و طبيعت يكي از گوهرهاي واقعي ملي ايالات متحده را كشف مي كنند.
سياحت جنگل جايي كه ديواره هاي رنگارنگ و با شكوه تنگه جاي خود را به زمين سنگي پوشيده با درختن چنار و سرو و كاج و گردو مي دهد. گوش كنيد، صدايي غير از آواز پرندگان نخواهيد شنيد.




توضيح عكس : نه، اين آلودگي نوري نيست. اين عكس زيباي خانه جك و آليس نيوتن است كه در مقابل نور دايرة البروجي و راه شيري زمستاني قرار گرفته. نور دايرة البروجي حاصل انعكاس و شكست نور خورشيد توسط ذرات معلق در صفحه منظومه شمسي است.
اين طور كه به نظر مي آيد اينجا محل اطراق زمستاني جك و آليس نيوتن است. تابستانها را آنها در ديگر رصدخانه شان( به معناي واقعي رصد خانه، چون هم آنجا خانه شان است و هم رصد مي كنند. هركس هم بخواهد مي تواند به آنها بپيوندد) به سر مي برند.
منابع:
اخطار : هرگونه كپي از اين نوشته و ديگر نوشته هاي اين بلاگ بدون اجازه صاحب وبلاگ ممنوع است.

چهارشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۷

روز جهاني نجوم

جمعه 20 اردي بهشت قرار بود در پارك اللر باغي اروميه مراسمي براي گرامي داشت روز جهاني نجوم و آشنا كردن عموم با نجوم برگزار كنيم. 10 اردي بهشت هادي طباطبايي رفت شهرداري و به آقاي حاجيلو هرست نيازمندي هاي برگزاري مراسم رو داد. متاسانه 17 اردي بهشت هميديم كه چيزي از شهرداري برامون تهيه نشده كه مهمترينش برپايي داربست براي محافظت در برابر باران بود. خلاصه همراه بقيه منجمين جوان اروميه ساعت 5 در پارك جمع شديم تا با داشته هاي خودمون به ميان مردم برويم. باران شروع شد و تمام بساطمان را به هم زد.















همايش سراسري نجوم مراكز سمپاد كشور !

حقش بود كه زودتر از اين برنامه بنويسم ولي مشغله هاي روز نجوم و حواشي و البته كارهاي مغازه نمي گذاشت!









اين بروشور همايش بود(البته به تدريج در طول برنامه غلطهايش مشخص ميشد و تصحيح مي شد مثلن مقاله شماره 1 نام خانوادگي درست كلخوران است و شماره 7 فرزانگان اردبيل صحيح است). متاسفانه برنامه كشوريِ كشوري هم نبود. با هيت اجرايي كه مطرح كردم، گفتند به تمام مراكز دعوتنامه فرستاده شده ولي از مراكز ديگر شركت نكرده اند، به چه دليل، خدا داند. به ذهنم رسيد كه همايش سراسري رصدخانه هاي جهان را برگزار كنيم. مطمئنم توانش را داريم! البته 2 تا مقاله هم از خارج از سمپاد شركت داشت ( دبيرستان انديشه برنا ) كه فكر مي كنم پارتي بازي آقاي طباطبايي براي برادرش بود(پس نوشت: هادي گفت كه اين جريان به اون ربطي نداشته و مبين بهش گفته كه از انديشه برنا مقاله داده اند و در جريان نبوده، حتي از از دبيرستان اسرا هم مقاله داده بودند كه دير رسيده بوده)!



مقالات سطح پاييني داشتند. به غير از اسطرلاب كه تا حدودي قابل توجه بود بقيه اكثرن كپي محض بودند. البته اين نظر شخصي منه كه به هر دليلي به عنوان داور انتخاب شده بودم. اكثر متن ها غلطهاي علمي زيادي داشت. از اشتباه بودن تعريف پارسك تا دلايل باردار بودن لكه هاي خورشيد. لازم بود كه اين موارد به ارائه كنندگان تذكر داده بشه ولي برنامه چنان به سرعت بايد پيش مي رفت كه امكان پذير نشد. در اواخر برنامه هم يكي از مسئولين برگزاري برنامه مطرح كرد كه همه 12 مقاله برگزيده عنوان بشوند و از بينشان 3 برنده ويژه در نظر گرفته بشود! اول اسطرلاب شد، دوم پرتوهاي كيهاني و سوم تعيين جرم مشتري. بقيه را هم در بخشهاي مختلف جا كرديم و به خوشي و ميمنت برنامه به پايان رسيد. چند تايي عكس گرفتم كه به دليل كم بودن نور سالن و ضعيف بودن فلاش دوربي من خيلي خوب نشده اد. محض خالي نبودن عرضه اينجا مي گذارم.

هيئت داوران!



هادي طباطبايي درحال لابي كردن با بندگان خدا(پس نوشت: منظور لابي بد نيست، منظور متوجه كردن مسئولين و مجري برنامه به ترتيب و گروه بندي برگزيدگان است كه در آخربازهم اسم يكي از منتخبها اعلام نشد و مادرشون كم مونده بود كه ...):

كنسرت سمپادي:

برگزيدگان:

اين هم پتويي كه بنده به خاطر داوري، به همراه تنديسي (!) به عنوان تشكر، از نمايندگي سمپاد آذربايجان غربي هديه گرفتم !

یکشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۷

اسفند 1377

در امتداد اسكن كردم عكسهايم، امروز نگاتيوي را پيدا كردم كه اشكمو در آورد. خاطره اي از يكي از رصدهايم همراه دوستان و معلم هايم در قصر بهرام. آخريم ماه سال 1377، هفته اي مانده به پايان سال. يكي از چيزهايي كه هميشه اندوهناكم مي كنم دور شدن از حال و هواي اون روزهاست. از انرژي و خواستني كه در وجودم بود. البته نسبت به الان. نمي خوام اينو بگم، ولي نمي تونم جلوي خودمو بگيرم. زندگي جاري در شهرستانها دنيا دنيا با تهران متفاوته!


اين عكس خيلي خاطره انگيزه. از چپ، خودم ( علي آزادگان )، ماريا بطحايي ، بابك امين تفرشي ، پژمان نوروزي ، 2نفر بعدي هم خاطرم نيست كيستند! محل عكس يكي از اتاقهاي بام سردر جنوبي قصر بهرام است. دوست داشتم موهايم بلند بود. حدود 1 ماه بعد از اين عكس 29 فرورديم 1378 در رصدخانه طي يك اقدام ناجوانمردانه و شايد از پيش برنامه ريزي شده حنيفا تيموريان با همدستي پژمان موهامو از ته وقتي بسته بودمشون شوخي وخي قيچي كرد! )))))-:

خوابهاي طلايي بعد از يك شب رصد. بهرنگ امين تفرشي.

خواب طلايي بعد از يك شب رصدي. جلوتر از همه، ماريا بطحايي (در خواب طلايي)، بقيه صورتها از راست، حميدرضا گياهي يزدي ، اسم اين خانم رو متاسفانه فراموشش كردم(پس نوشت : صنم عماري)، البته به شدت مي شناسمشون ولي الان اصلن يادم نمياد، محسن ايرجي ، بهرنگ امين تفرشي ، مهدي عسكري ، بابك اخوان.

همه اين سفرهاي چندين سال با ميني بوس مسعود انجام شده. چه ميني بوس خوبي بود.

شنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۶

اعتراض به انجمن فيزيكدانان جوان

مدتي است كه خبر دار شده ام كه انجمن فيزيكدانان جوان يكي از مطالب وبلاگم را بدون اجازه كپي - پيست كرده. البته يكي از اعضاي تالار گفتمان اين انجمن با شناسه omarekhayam . به تمام ايميلهايي كه از اين انجمن پيدا كردم اعتراضم را ارسال كردم ولي دريغ از جوابي. از همينجا نسبت به درج اين مطلب بدون اجازه و بدون ذكر منبع اعتراض خودم را خدمت اين جماعت ابله عرض مي كنم.

جمعه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۶

اولين رصد

براي افتتاح رسمي اسكنرم مي خواستم عكسهاي ويژه اي رو اسكن كنم. خيلي بالا پايين گشتم توي عكسهايم كه از كجا شروع كنم. بهترين نقطه براي شروع را نقطه آغاز اين سرگشتگي ديدم. اولين باري كه با نجوم و رصد و كوير و سفر برخورد جدي كردم. ترم دوم دانشگاه. هفتم اردي بهشت ماه 1375 شمسي. گشت رصدي اختروش.
حكايت از آنجا شروع شد كه در پانل دانشگاه تراكت تبليغاتي اين برنامه را ديدم. به همراه دوست و همكلاسي دوران دبيرستانم، شاهرخ شهامت كه در دانشگاه امام حسين تحصيل مي كرد رفتيم دفتر موسسه اختروش براي ثبت نام. طبقه اول منزل علي اسديان بود دفتر موسسه. خود علي اسديان بود و پژمان نوروزي. البته آنزمان نمي شناختمشان و هنگام ثبت نام فقط به خاطر هم دانشگاهي بودن پژمان و شاهرخ گپي بينمان رد و بدل شد. روز حركت به همراه چندين ميني بوس ديگر به سمت قصر بهرام حركت كرديم. هر ميني بوس شخصي به عنوان ليدر داشت. ميني بوس ما فكر مي كنم شخصي به نام شاهرخ بود كه تازه هم مو كاشته بود، يادش به خير.
قبل از رسيدن به قصر بهرام در جاده گم شديم. آنزمان جز چند نفر از ليدرهاي ميني بوسها كَس ديگري آنجا نرفته بود. فكر مي كنم زماني كه بايد از جاده اصلي به راست مي پيچيديم و وارد مسير فرعي قصر بهرام مي شديم، نپيچيده بوديم. خلاصه به كمك چراغهاي ماشيني كه در دور دست به ما علامت مي داد مسير درست را يافتيم. يعني ديدم از پشت سرمان چراغ مي دهند، ماهم برگشتيم و به نحوي بالاخره به قصر بهرام رسيديم.
البته آنزمان من نه مسير را مي شناختم، نه درك درستي از اتفاقات اطرافم داشتم و متحير كوير و سفر و اطرافم بودم. اين كه مي گويم اطراف فقط مناظر طبيعي نيست، بلكه جماعت ساكن در ميني بوسها را هم شامل مي شود. جفت هاي دختر و پسر و فشردگي نشستنشان. و اين كه مي گيم مسير را به موقع نپيچيده بوديم از روي شناخت بعدي است.
شب را به رصد و خواب وگذراندم. هرگز آنشب را فراموش نمي كنم. به ويژه مشتري را از ميان تلسكوپ. سحر شدم و تمام دنيام را تغيير دادم.
هر چند در آن شب به نظر دخترها و پسرها بيشتر از قرار معمول (درست است بگويم به اندازه طبيعي ولي غير معمول در وطنمان) كام گرفته بودند و بعدها فكر مي كنم براي گردانندگان برنامه دردسر درست شد و خيلي ها از گردانندگان و شركت كنندگان براي اداي توضيح احضار شدند. فكر مي كنم جناب مير سليم و دكتر منصوري هم آنشب آنجا حضور داشتند. در طول شب و البته روز بد كه به گشت و گذار در اطراف قصر بهرام گذشت، بيشتر از همه با پورنگ پور حسيني نزديك شدم و دوست.

از آنشب رصدي و در طول رسيدن به قصر بهرام عكسي نگرفتم ولي روز بعد عكس گرفتم(توضيح هر عكس در زيرش)!

از سمت راست: شاهرخ شهامت، خودم، فرهاد باستاني. با فرهاد در همان شب آشنا شدم و ديگر هم هرگز نديدمش.

شاه نشين قصر بهرام(ضلع غربي). نكته جالب اين عكس اين است كه بدون اينكه بشناسمشان حتي، از چند نفر از دوستان خوب آينده ام هم عكس گرفته ام اينجا. مثلن امير حسين ابوالفتح را مي توانيد با كاپشن قرمز نشسته روي لبه سكوي قصر بهرام در حال مطالعه نقشه آسمان پيدا كنيد.

من و فرهاد باستاني و شاهرخ شهامت در مقابل سردر شمالي قصر بهرام. در پس زمينه عكس مي توانيد پورنگ پورحسيني را در كنار همسرش ببينيد.

من در كنار ديواره شرقي قصر بهرام. سايه شاهرخ و فرهاد هم در عكس ديدخ مي شود. عكاس شاهرخ!

سردر جنوبي قصر بهرام همراه برج جنوب شرقي.

راه پله سمت راست (!) دروازه جنوبي.

در مسير حركت از قصر بهرام به سوي كاروانسراي عين الرشيد(پياده)!

سردر ورودي كاروانسراي عين الرشيد(شاهرخ در كنار فرهاد در حال دست تكان دادن)!

من در مقابل سردر شرقي عين الرشيد.

شاهرخ داخل عين الرشيد.

بعد از عين الرشيد به سمت حرمخانه حركت كرديم. در مسير!

علي اسديان راه را نشانمان ميداد. كمي دورتر حرمخانه را مي بينيد و در دوردست دماوند.

علي اسديان به سمت حرمخانه مي رود.

حرمخانه. دو كيلومتري جنوب قصر بهرام.

حوضچه يا آب انبار حرمخانه.

جفت و بست آبراه سنگي كه آب را از چشمه پاي سياه كوه تا قصر بهرام مي رسانده.

همان آبراه ها.

در نوع خود سفر بي نظيري بود. چرا؟ چون در قصر بهرام چلو مرغ به خوردمان دادند! يعني ديگ و پلو و مرغ و آشپز آورده بود اختروش و غداي گرم تازه برايمان پخت. ياد ايام به خير!

اولين عكس نجومي من


اولين عكس نجومي من. با دوربين Minolta SRT101b و با دكلانشور قرضي از اميرحسين ابوالفتح. حوالي پاييز 1375 در پارك جنگلي لويزان، ديافراگم 1.7 و 10 دقيقه نوردهي.

جمعه، آبان ۱۸، ۱۳۸۶

هفته جهاني فضا!

هفته جهاني فضا 5 هفته پيش در سطح جهاني برگزار شده رفته، حالا جماعت فضايي ايران مي خواهند هفته جهاني به پا كنند. وزير و رئيس فردا جمع مي شوند به ميمنت و مباركي هفته جهاني فضا مي گيرند. خدارو شكر مي كنم جماعت وزير براي روز و هفته جهاني نجوم نقشه ندارند. شايد حدود 15 سال ديگه كه روز نجوم به ماه رمضون خورد براي روز نجوم هم خوابهاي حكومتي ببينند. هفته جهاني فضا كه به خاطر ماه رمضون 5 هفته عقب افتاد. من كه نمي فهمم دليلش چيه و آقاي گودرزي چه ربطي به خانم شقايقي داره! شما فهميديد منم روشن كنيد.
اين سايت هفته جهاني فضا (من كه نتونستم باز كنم اش). جايي هم نديدم كه اين حركت ايراني ها (شايد هم همه مسلمونها ) تاييد شده باشه، اينم سايت مرتبط از سازمان ملل، اينم ويكي پديا. انگار 22 بهمن بخوره عاشورا تاسوعا، و به همين دليل با 1 ماه تاخير جشن گرفته بشه. اين دلقك بازي ها چيه؟ ماه رمضونه؟ دوست نداره با بقيه عالم يكي بشي؟ دوست داره تابلو كني خودتو؟ خوب نگير بابام جان، مگه مجبورت كرده اند؟
اينجا خبر مركز فضايي مرودشت را بخوانيد. خوشم اومد، امروز سياوش (صفاريان پور) در برنامه فرجه، از محمد عروتی‌نیا دبير برگزاي اين هفته پرسيد كه اين مركز فضايي چيه؟ توش تجهيزات پرتابهاي فضايي وجود داره؟ اون بابا هم اول پيچوند، بعد كه سياوش دوباره پرسيد، گفت نه خير مركز تصاوير ماهواره اي است! من كه نمي فهمم بازم يعني چي؟! شما فهميديد به من خنگ هم بگوييد! خدايا منو و بقيه انسانها رو از شر عوام زدگي محافظت بفرما.

چهارشنبه، مهر ۱۸، ۱۳۸۶

فطر

اكثر افراد پي گير رويت هلال از نرم افزار Moon Calculator براي محاسبات استفاده مي كنند. براي اروميه و بندرعباس محاسبه كردم وضعيت ماه رو در روز جمعه 20 مهرماه. اين نرم افزار كه تخصصي براي رويت هلال نوشته شده ميگه كه هلال روز جمعه در نواحي جنوبي ايران با چشم مسلح، ممكنه كه ديده بشه.
خودتون ببينيد.

اروميه:






بندرعباس:





من از اطلاعات خروجي از اين برنامه و SkyMapPro نتيجه مي گيرم كه جمعه هلال به سختي و به وسيله ابزار قوي قابل رويت است. هرچند رويت هلال تقليدي نيست، ولي بسياري ازمومنين از نظر مرجع تقليدشان در اين باره پيروي مي كنند. فكر مي كنم فقط 2 نفر از مراجع شيعه حكم به استفاده از ابزار براي رويت داده اند. به عنوان نمونه آيت الله خامنه اي در اينجا و آيت الله تبريزي. و اكثر مراجع حكم به رويت با چشم غير مسلح داده اند. به عنوان نمونه آيت الله سيستاني در اينجا. اكثر مراجع شيعه جمعه 23 شهريور رو اول ماه رمضان تعيين كرده ( با توجه به اينكه اين موضوع تقليدي نيست ) و بنا براين بدون مشكل خاصي شنبه 21 مهر هلال را رويت كرده و يكشنبه 22 مهر به عنوان عيد فطر براشان خواهد بود و طبيعتن مقلدانشان نيز از آنها پيروي خواهند نمود. ولي تقويم رسمي كشور كه رمضان را پنجشنبه 22 شهريور شروع كرده، چاره اي جز رويت هلال در جمعه 20 مهر ندارد تا ماه رمضان 31 روزه نشود. قاطي شدن منجمان با مسايل حكومتي، اون هم در مسايل حكومتي ِ اسلامي آخر عاقبت نداره به نظر من! به عنوان نمونه ديشب از شبكه 1 برنامه اي درباره رويت هلال پخش مي شد. بخش كوچكي رو گذرا ديدم. حجت الاسلام موحد نژاد درباره تقويم معروفي در عربستان حرف مي زد كه مبناي آغاز ماه قمري را بر اين گذاشته بود كه ماه بعد از خورشيد غروب كند و نيازي به رويت نيست. ايشان اين تقويم را محكوم مي كرد در حالي كه خودشان مبناي آغاز ماه را بر اساس رويت با تلسكوپهاي بزرگ و پيشرفته گذاشته اند كه حتي نيازي به تنظيمات اوليه ندارند اين تلسكوپها و بوسيله GPS داخليشان موقعيت يابي كرده و تلسكوپ به شكل خودكار تنظيم شده و كافيت جرمي مورد علاقه تان براي رصد را انتخاب كنيد تا تلسكوپ به كار افتاده وجرم مورد نظر را در ميدان ديد تلسكوپ قرار دهد. به همه اينها رصد در روز را هم اضافه كند! بي حساب كتاب ِ اين تقويم قمري آقا جان.